چقدر سخت است حال عاشقي که نميداندمحبوبش نيز هواي او را دارد يانه؟
ما ديگه چقدر بد بختيم
به هيچ يک از دو قافله شهيدان نرسيدن سرنوشت ماست...!؟نرسيدن به آن بچه هاي با صفا عين بداقباليه!
گاهي با خودم فکر مي کنم،اگر مايي که حتي با يک شهيد،سخني کوتاه نگفتيم،انقدر گرفتار روحيات جبهه و جنگيم،آن فرماندهان جنگي که از زمان جنگ تا الان نفس مي کشند،چي مي کشند؟؟
من مات علي حب آل محمد(حسين)،مات شهيدا،تنها اميد ماست،ولي اگر ما را به دوست داري خود قبول نداشته باشند چه؟؟شايد ما رو با اين پرونده ي زشت و ناپاک به غلامي هم قبول نکنند!
ان شالله که اين طور نمي شود!