برنامه اقدام مشترک مقدمه: هدف این مذاکرات رسیدن به یک راه حل جامع مورد توافق و بلند مدت است به نحوی که تضمین کند برنامه هسته ای ایران کاملاً صلح آمیز باقی خواهد ماند. ایران اعلام می نماید تحت هیچ شرایطی به دنبال دستیابی یا گسترش سلاح هسته ای نیست. راه حل جامع مذکور مبتنی بر این اقدامات اولیه بوده و به یک گام نهایی منجر خواهد شد که دوره زمانی آن مورد توافق قرار گرفته و به رفع نگرانیها می انجامد. این راه حل جامع، ایران را قادر می سازد تا بهطور کامل از حقوق خود در بهرهگیری از انرژی هسته ای برای اهداف صلح آمیز بر اساس مواد مرتبط در معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای و با رعایت تعهدات خود بر طبق معاهده از آن برخوردار شود. این راه حل جامع متضمن یک برنامه غنی سازی با تعریف مشترک و محدودیت های عملی و اقدامات شفاف ساز به منظور تضمین ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای می باشد. این راه حل جامع به مثابه یک مجموعه منسجم خواهد بود که هیچ بخشی از آن مورد توافق قرار نمی گیرد مگر آنکه در مورد تمامی بخشهای آن توافق حاصل شود. این راه حل جامع شامل یک فرایند متقابل و قدم به قدم می باشد و به رفع همه جانبه تمامی تحریم های شورای امنیت، تحریم های چندجانبه و تحریم های ملی مربوط به برنامه هسته ای ایران می انجامد. در فاصله میان گام های اولیه و گام آخر، گام های دیگری از جمله پرداختن به قطعنامه های شورای امنیت با هدف پایان رضایت بخش بررسی موضوع توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد وجود خواهد داشت. سه کشور اروپایی / اتحادیه اروپا به اضافه سه (3+3 یا 1+5) و ایران مسئول نهایی کردن و اجرای قدم های مورد توافق میان- مدت و راه حل جامع با حسن نیت خواهند بود. یک کمیسیون مشترک از 3+3 و ایران برای نظارت بر اجرای اقدامات میان مدت و بررسی مسائلی که ممکن است پدید آیند، تشکیل خواهد گردید، در حالی که آژانس مسئولیت راستی آزمایی اقدامات مربوط به موضوع هسته ای را بر عهده خواهد داشت. این کمیسون مشترک برای تسهیل حل و فصل مسائل مورد نگرانی گذشته و حال با آژانس همکاری خواهد کرد. عناصر گام اول گام اول دارای دوره زمانی شش ماهه خواهد بود و با توافق متقابل قابل تمدید میباشد. در این دوره همه اعضاء، با حسن نیت، در جهت حفظ فضای سازنده در مذاکرات فعالیت خواهند کرد. ایران اقدامات داوطلبانه زیر را به انجام خواهد رساند: - نیمی از اورانیوم موجود غنی شده 20 درصد را به صورت اکسید 20 درصد برای تولید سوخت راکتور تحقیقاتی تهران ذخیره نماید. بقیه UF6 20 درصد را به مواد کمتر از 5 درصد رقیق نماید. خط برگشت پذیر نیز وجود نداشته باشد. - ایران اعلام میکند که برای این دوره 6 ماهه، اورانیوم را به سطح بالاتر از 5 درصد غنی سازی نکند. - ایران اعلام میکند که فعالیتهای خود در تاسیسات سوخت هسته ای نطنز ، فوردو و یا راکتور اراک را که توسط آژانس با نام IR-40 شناسائی میشود، بیش از این گسترش نخواهد داد. - همانگونه که ایران در برنامه عملیاتی کردن تاسیسات تبدیل مواد، به آژانس اعلام کرده است، با آغاز خط تبدیل مواد UF6 غنی شده تا 5 درصد بهUO2 ، ایران تصمیم دارد موادUF6 جدیدا غنی شده تاسطح 5 درصد طی 6 ماه آینده را به اکسید تبدیل کند. - محلهای جدید برای غنی سازی ایجاد نمی شود. - ایران برنامه تحقیق و توسعه (R & D) تحت نظارت، از جمله برنامه تحقیق و توسعه جاری غنی سازی خود را که با هدف انباشت اورانیوم غنی شده صورت نمی گیرد، ادامه خواهد داد. - عدم بازفرآوری یا ساخت تاسیساتی که توانایی بازفرآوری داشته باشند. نظارتهای بیشتر: - ارائه اطلاعات مشخص به آژانس بین المللی انرژی اتمی، شامل اطلاعات در خصوص طرح های تاسیسات هسته ای ایران، توصیف ساختمانها در هر یک از سایتهای هسته ای، توصیفی از سطح عملیاتی که در هریک از اماکن که به فعالیتهای هسته ای مشخص اشتغال دارند، اطلاعات در خصوص معادن و تخلیص و اطلاعات در خصوص منابع اولیه. - ارائه پرسشنامه جدید فنی راکتور اراک به آژانس بین المللی انرژی اتمی که توسط آژانس با نام IR-40 شناسایی می شود. - اتخاذ گامهای لازم برای موافقت با آژانس بین المللی انرژی اتمی برای انعقاد "رهیافت پادمان" در مورد راکتور اراک که توسط آژانس با نام IR-40 شناسایی می شود. - دسترسی روزانه بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی به فردو و نطنز با هدف بررسی فایل های ضبط شده دوربینها در مواقعی که آنها برای بازرسیهای دوره ای موسوم به DIV ،IIV ،PIV و بازرسیهای سرزده در سایت حضور ندارند. - دسترسی هدایت شده بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی به: *کارگاههای مونتاژ سانتریفیوژ * کارگاههای تولید روتور سانتریفیوژ و محلهای نگهداری، و * معادن اورانیوم و تخلیص اورانیوم در مقابل، 3+3، اقدامات داوطلبانه زیر را انجام خواهند داد: - توقف تلاش برای کاهش خرید نفت خام ایران به نحوی که مشتریان فعلی بتوانند میانگین میزان کنونی خرید نفت خام خود از ایران را کماکان ادامه دهند. بازگشت مبالغ مشخص از عواید فروش نفت ایران در خارج از کشور به ایران. در مورد معاملات نفتی مذکور، تحریمهای اتحادیه اروپا و آمریکا بر بیمه و خدمات حمل و نقل مرتبط، تعلیق میشوند. - تعلیق تحریمهای امریکا و اتحادیه اروپا بر: - تعلیق تحریمهای آمریکا بر صنعت خودرو و تعلیق تحریمهای خدمات مرتبط - صدور گواهی عرضه و نصب قطعات یدکی برای ایمنی پرواز هواپیماهای غیرنظامی ایران و خدمات مرتبط. صدور گواهی بازرسیهای مرتبط با ایمنی و تعمیرات در ایران و همچنین خدمات مرتبط - عدم صدور قطعنامههای جدید تحریم هستهای توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد - عدم صدور قطعنامههای جدید تحریم هسته ای از سوی اتحادیه اروپا - دولت امریکا، در چارچوب اختیارات قانونی رئیس جمهور و کنگره از تحمیل تحریمهای جدید هسته-ای خودداری خواهد کرد. - یک کانال مالی به منظور تسهیل تجارت امور انساندوستانه برای تامین نیازهای داخلی ایران با استفاده إز درآمدهای نفتی ایران در خارج از کشور ایجاد خواهد شد. تجارت امور انساندوستانه شامل مراودات تجاری مرتبط با تولیدات غذایی و کشاورزی، دارو، تجهیزات دارویی و مخارج پزشکی بیماران خارج از کشور خواهد بود. این کانال مالی شامل بانکهای خارجی مشخص و بانکهای ایرانی غیر تحریم شده خواهد بود که بههنگام ایجاد این کانال مالی مشخص خواهند شد. * کانال مزبور همچنین موارد را دربر می گیرد: - افزایش آستانه برای اخذ مجوزهای اتحادیه اروپا جهت تبادلات مالی تجارت موارد غیرتحریمی تا مبلغ مورد توافق. عناصر گام نهایی راه حل جامع* گام نهایی راه حل جامع که اعضا قصد دارند مذاکره در خصوص آن را در کمتر از یک سال بعد از تصویب این سند، به پایان رسانده و اجرای آن را شروع کنند، عبارتند از: - دارای دوره زمانی بلندمدت مشخصی خواهد بود که مدت آن مورد توافق قرار خواهد گرفت. - بیانگر حقوق و تعهدات اعضاء معاهده عدم گسترش سلاحهای هستهای و موافقتنامههای پادمان آژانس بین المللی انرژی اتمی باشد. - بهطور همهجانبه تحریمهای هستهای شورای امنیت سازمان ملل متحد و تحریمهای چندجانبه و تحریمهای ملی را برداشته و از جمله گامهایی برای دسترسی به حوزههای تجاری، فن آوری، مالی و انرژی را بر مبنای یک برنامه تنظیمی که در خصوص آن توافق به عمل خواهد آمد را اتخاذ نماید. - متضمن یک برنامه غنی سازی باشد که توسط طرفین تعریف میگردد، برنامهای که شاخصههای آن با موافقت طرفین و منطبق با نیازهای عملی، با محدودیتهای مورد توافق در خصوص دامنه و سطح فعالیتهای غنی سازی، ظرفیت غنی سازی، محلهایی که در آن غنی سازی انجام میشود و ذخایر اورانیوم غنی شده برای دوره زمانی که مورد توافق قرار میگیرد، تعیین میگردد. - نگرانیهای مرتبط با رآکتور اراک که توسط آژانس با نام IR-40 شناخته میشود، را کاملا برطرف نماید. بازفرآوری و یا احداث تاسیساتی که قادر به بازفرآوری باشد، ایجاد نخواهد شد. - اقدامات شفاف ساز و با نظارت بیشتر مورد توافق را به طور کامل به اجراء درآورد. پروتکل الحاقی در چارچوب اختیارات رئیس جمهور و مجلس شورای اسلامی تصویب و به اجراء درآید. - شامل همکاری بین المللی هسته ای غیر نظامی باشد، که این همکاریها از جمله در خصوص دستیابی به راکتورهای مدرن آب سبک قدرت و تحقیقاتی و تجهیزات مرتبط و نیز عرضه سوخت هستهای مدرن و برنامه های تحقیق و توسعه (R&D) مورد توافق می باشد. به دنبال اجرای موفق گام نهایی راه حل جامع و با سپری شدن کامل دوره زمانی گام نهایی، با برنامه هستهای ایران مانند برنامه هر کشور غیرهسته ای دیگر عضو NPT رفتار خواهد شد. * در خصوص گام نهایی و هر یک از گامهای میانی، این اصل اساسی که «تا در مورد همه چیز توافق نشود، در خصوص هیچ چیزی توافق حاصل نشده است» اعمال می شود.
خانم نعیمه اشراقی پدرتان هم از بنی صدر حمایت می کرد، با اخوی شما هم در قم هم کلاسی بودم و شناختم خوبی از شما دارم. جنابعالی اگر کمبود شخصیت دارید بهتر است بجای توهین به امام و همسران شهدا به روان پزشک حاذق! مراجعه فرمایید. شما نوه امام هستید ولی با امام فاصله بسیاری دارید. لطفا به نام امام به ارزش ها توهین نکنید زیرا آه این شهدا و بچه هاشون و همسران شهدا شما رو خواهد گرفت. افسوس که به احترام حضرت امام نمی تونم بیشتر از این بنویسم!!
...فضیلت تهجد و قیام لیل و گریه و ندبه از خوف خدا و شوق او - جل جلاله - و نماز شب را اگر بخواهى، اخبار و آیات وارده در این باب کفایت مىکند.
و أنا أذکر منها سطراً تذکره لمن أراد أن یتذکر.
و من مختصرى از آن احادیث را ذکر مىکنم تا سبب یادآورى باشد براى کسانى که طالب آنند.
منها ما روى عن الباقر (علیه السلام) أنه کان مما أوحى الله تعالى الى موسى بن عمران (علیه السلام): کذب من زعم أنه یحبنى و اذا جنه اللیل نام عنى؛ یابن عمران! لو رأیت الذین یقومون لى فى الدجا و قد مثلت نفسى بین أعینهم یخاطبونى و قد جللت عن المشاهده و یکلمونى و قد عززت عن الحضور؛ یابن عمران! هب لى من عینک الدموع و عن قلبک الخشوع و من بدنک الخضوع ثم ادعنى فى ظلم اللیالى تجدنى قریباً مجیباً.(125)
از جمله روایات درباره شب زنده دارى، روایتى است که از امام باقر (علیه السلام) نقل شده که فرمود: از آنچه خداوند متعال به حضرت موسى (علیه السلام) وحى کرد این است که فرمود: دروغ مىگوید کسى که مىپندارد که مرا دوست مىدارد و زمانى که تاریکى شب او را در آغوش مىکشد از من غافل شده و مىخوابد؛ اى پسر عمران! اگر مشاهده کنى کسانى را که در دل شب به خاطر من از خواب برمىخیزند در حالى که من حقیقت خود را بر آنان ممثل ساختهام و با من سخن مىگویند از روى حضور (گویا مرا مىبیند) هر چند من عزیزتر از آنم که نزد کسى حضور (حسى و مادى) یابم. اى پسر عمران! ببخش براى من، از دیدهات اشک و از دلت خشوع و از بدنت خضوع و آنگاه در تاریکىهاى شب مرا بخوان که خدایت را نزدیک و پاسخگو خواهى یافت.
روى عن النبى (صلىالله علیه و آله و سلم): ان شرف المؤمن صلاته باللیل.(126)
از حضرت رسول (صلىالله علیه و آله و سلم) روایت شده که فرمود: شرافت مؤمن، به نماز شب خواندن اوست.
و روى: اذا جمع الله الأولین و الآخرین نادى مناد لیقم الذین (تتجافى جنوبهم عن المضاجع یدعون ربهم خوفاً و طمعاً)(127) فیقومون و هم قلیل ثم یحاسب الناس من بعدهم.(128)
روایت شده: هنگامى که خداوند متعال اولین و آخرین را گرد آورد، نداگرى ندا مىدهد کسانى که پهلوهایشان از بسترها در دل شب دور مىشود (و به پا مىخیزند و رو به درگاه خدا مىآورند) و پروردگار خود را با بیم و امید مىخوانند پس اینک به پا خیزند کسانى که اندک هستند، و پس از آنکه به حساب آنان رسیدگى شد، به حساب مردم رسیدگى خواهد شد.
و فى الصحیح، عنه (صلىالله علیه و آله و سلم): ان فى جنه عدن شجره تخرج منها خیل أبلق مسرجه بالیاقوت و الزبرجد ذوات أجنحه لا تروث و لا تبول، یرکبها اولیاء الله فیطیر بهم فى الجنه حیث شاؤا قال فینادیهم أهل الجنه: یا اخواننا، ما أنصفتمونا! ثم یقولون: ربنا بماذا نال عبادک منک هذه الکرامه الجمیله دوننا؟ فینادیهم ملک من بطنان العرش: انهم کانوا یقومون اللیل و کمنتم تنامون و کانوا یصومون و کنتم تأکلون و کانوا یتصدقون بمالهم لوجه الله تعالى و أنتم تبخلون و کانوا یذکرون الله کثیراً لا یفترون و کانوا یبکون من خشیه ربهم و هم مشفقون.(129)
در روایت صحیحى از رسول اکرم (صلىالله علیه و آله و سلم) آمده است که فرمودند: در بهشت عدن، درختى است که از آن اسبهاى ابلق (یعنى سیاه و سفید) با زینهایى از یاقوت و زبرجد و داراى بالها بیرون مىآیند، نه سرگینى از آنها خارج مىشود و نه ادرارى. اولیاء الله بر آنها سوار مىشوند و به هر جاى بهشت که بخواهند به وسیله آن اسبها پرواز مىکنند. اهل بهشت (وقتى چنین مقاماتى از آنها مشاهده مىکنند) خطاب مىکنند که اى برادران ما، این راه انصاف نیست که با ما در پیش گرفتید! سپس عرض مىکنند: اى پروردگار ما، این بندگانت چگونه به این کرامت زیبا دست یافتهاند و ما از آن محروم ماندهایم؟! در این هنگام فرشتهاى از داخل عرض ندا مىدهد: آنان شب زندهدارى مىکردند در حالى که شما خوابیده بودید؛ آنان روزه (مستحبى) مىگرفتند در حالى که شما مشغول خوردن بودید؛ آنان مال خود را به خاطر خداى تعالى صدقه مىدادند در حالى که شما بخل مىورزیدید؛ آنان بسیار به یاد خدا بودند و همواره ذکر خداى مىگفتند (در حالى که شما در این خصوص سستى و کوتاهى مىکردید)؛ آنان از ترس و خشیت پروردگار اشک مىریختند و همواره در حالت بیم به سر مىبردند.
روى أنه کان مما ناجى الله به داود (علیه السلام): یا داود! و علیک بالاستغفار فى دلج اللیل الى الأسحار، یا داود! اذا جن علیک اللیل فانظر الى ارتفاع النجوم فى السماء و سبحنى و أکثر من ذکرى حتى أذکرک، یا داود! ان المتقین لا ینامون لیلهم الا بصلاتهم لى(130) و لا یقطعون نهارهم الا بذکرى، یا داود! ان العارفین کحلوا أعینهم بمرود السهر و قاموا لیلهم یسهرون، یطلبون بذلک مرضاتى، یا داود! انه من یصلى باللیل و الناس نیام یرید بذلک وجهى، فانى آمر ملائکتى: أن یستغفروا له و تشتاق الیه جنتى و یدعو له کل رطب و یابس.(131)
روایت شده که از جمله نجواهاى خداوند متعال با حضرت داود (علیه السلام) این بود که فرمود: اى داود! بر تو باد به استغفار کردن در دل شب تا سحرگاهان، اى داود! زمانى که تاریکى شب تو را در برگرفت پس نگاهى به صعود ستارگان در آسمان، بینداز و مرا تسبیح گو و بسیار به یاد من باش تا من نیز به یاد تو باشم. اى داود! همانا پارسایان، شبهایشان را نخوابند مگر اینکه نماز براى من به جاى آورند و روزهایشان را سپرى نکنند مگر اینکه به یاد و ذکر من مشغول باشند، اى داود! همانا عارفان سرمه شبزندهدارى را به چشمهایشان کشیدهاند و شب را به بیدارى سپرى مىکنند و به این وسیله خواهان خشنودى من هستند.
اى داود! همانا کسى که در دل شب نماز گزارد در حالى که مردم درخوابند و از این عبادت نیز قصدش من باشم، پس به فرشتگانم امر مىکنم که براى چنین کسى طلب بخشش کنند و بهشت من نیز مشتاق دیدار او خواهد بود، پس هر تر و خشکى براى او دعا خواهد کرد.
و عن ابن مسعود، قال رسول الله (صلىالله علیه و آله و سلم): حسب الرجل من الخیبه أن یبیت لیله لا یصلى فیها رکعتین و لا یذکر الله فیها حتى یصبح، فقیل: یا رسول الله (صلىالله علیه و آله و سلم)، ان فلاناً نام البارحه عن ورده حتى أصبح(132) و قال: ذلک رجل بال الشیطان فى أذنه فلم یستیقظ.(133)
از ابن مسعود روایت شده که رسول خدا (صلىالله علیه و آله و سلم) فرمود: همین زیان و خسران مرد را بس که شب را به صبح رساند و دو رکعت نماز در آن نخواند ذکر خدا ننماید تا اینکه صبح گردد. پس عرض شد: یا رسول الله، فلانى دیشب تا صبح در خواب بود و ورد و ذکرى که داشت از او فوت شد، پیامبر فرمود: او مردى است که شیطان به گوش او بول کرده که بیدار نگشته است.
و روى عنه (صلىالله علیه و آله و سلم): و ما نام اللیل کله أحد الا بال الشیطان فى أذنیه و جاء یوم القیامه مفلساً و ما من أحد الا و له ملک یوقظه من نومه کل لیله مرتین یقول: یا عبدالله! أقعد لتذکر ربک، ففى الثالثه ان لم ینتبه یبول الشیطان فى أذنه.(134)
و از رسول اکرم (صلىالله علیه و آله و سلم) روایت شده که فرمودند: هیچکس تمام شب را با خواب سپرى نمىکند مگر اینکه شیطان در دو گوش او بول کند و روز قیامت چنین کسى مفلس و تهیدست حضور خواهد یافت و احدى نیست مگر اینکه فرشتهاى او را هر شب دوبار بیدار مىنماید و مىگوید: اى بنده خدا! از خواب برخیز و بنشین تا یاد و ذکر خدا نمایى و در بار سوم اگر برنخاست شیطان در گوش او بول مىکند.
و روى أن البیوت التى یصلى فیها باللیل و یتلى فیها القرآن، تضىء لأهل السماء کما یضىء الکواکب الدرى لأهل الارض.
و روایت شده که همانا خانههایى که در آنها نماز گزارده شود و قرآن تلاوت شود، براى اهل آسمان نورافشانى مىکند، همانگونه که ستاره درخشان براى اهل زمین مىدرخشد و نورافشانى مىنماید.
و انه قال فى وصیته لأمیرالمؤمنین - علیهما الصلاه و السلام - و علیک بصلاه اللیل (و کرر ذلک ثلاثاً).(135)
و در وصیت پیامبر به امیرالمؤمنین - علیهما الصلاه و السلام - است که فرمود: بر تو باد به نماز شب! (این جمله را سه بار تکرار فرمودند). (136)
و قال (صلىالله علیه و آله و سلم): ألا ترون الى المصلین باللیل و هم أحسن الناس وجوهاً لأنهم خلوا باللیل لله سبحانه فکساهم من نوره.(137)
پیامبر (صلىالله علیه و آله و سلم) فرمودند: آیا نمىبینید نماز شبخوانان را که چهرههایشان از همه مردم زیباتر و جذابتر است؟ علتش آن است که آنان شبها با خداى سبحان خلوت مىنمایند، پس خداوند متعال هم لباس نورانى بر آنان مىپوشاند.
و سئل الباقر (علیه السلام) عن وقت صلاه اللیل، فقال: هو الوقت الذى جاء عن جدى رسول الله (صلىالله علیه و آله و سلم) أنه قال: ان لله تعالى منادیاً ینادى فى السحر هل من داع فأجیبه؟ هل من مستغفر فأغفر له؟ هل من طالب فأعطیه؟ ثم قال: هو الوقت الذى وعد فیه یعقوب بنیه أن یستغفر لهم و هو الذى مدح فیه المستغفرین، فقال: (و المستغفرین بالأسحار(138) )؛ ان صلاه اللیل فى آخره أفضل من أوله و هو وقت الاجابه و الصلاه فیه هدیه المؤمن الى ربه، فأحسنوا هدایاکم الى ربکم یحسن الله جوائزکم فانه لا یواظب علیها الا مؤمن صدیق.(139)
از امام باقر (علیه السلام) از وقت نماز شب سؤال شد، فرمود: وقت آن همان است که از جدم رسول خدا (صلىالله علیه و آله و سلم) رسیده است که فرمودند: همانا براى خداوند متعال منادى هست که هنگام سحر ندا مىدهد که آیا دعا کنندهاى هست تا اجابت نمایم؟ آیا استغفار کنندهاى هست تا مورد بخشش قرار دهم؟ آیا درخواست کنندهاى هست تا به او عطا نمایم؟ سپس فرمود: همان وقتى است که حضرت یعقوب (علیه السلام) به فرزندانش وعده داد تا براى آنان طلب غفران و بخشش نماید، همان وقتى است که استغفار کنندگان در آن مورد مدح و ستایش قرار گرفتهاند، و در سحرگاهان، استغفار مىنمایند .
همانا نماز شب در آخر وقت، افضل از اول وقت آن است و آن وقت اجابت دعاهاست و نماز در آن موقع، هدیه مؤمن به پروردگارش است؛ پس هدیههاى خودتان را جهت تقدیم به پیشگاه خداوند متعال، نیکو نمایید تا خداى تعالى نیز جایزههاى شما را نیکو نماید که مواظبت بر آن نمىکند مگر مؤمن راستگو. .
و روى أنه تعالى أوحى الى بعض الصدیقین أن لى عباداً من عبادى یحبوننى فأحبهم و یشتاقون الى فأشتاق الیهم و یذکروننى و أذکرهم و ینظرون الى و أنظر الیهم وان حذوت طریقهم أحببتک و ان عدلت عنهم مقتک قال: یا رب و ما علامتهم؟ قال: یراعون الظلال بالنهار کما یراعى الراعى الشفیق غنمه و یحنون الى غروب الشمس کما یحن الطیر الى و کره عند غنمه و یحنون الى غروب الشمس کما یحن الطیر الى و کره عند الغروب فاذا جنهم اللیل و اختلط الظلام و فرشت الفروش و نصبت الأسره و خلا کل حبیب بحبیبه نصبوا الى أقدامهم و افترشوا الى وجوههم و ناجونى بکلامى و تملقوا الى بانعامى فبین صارخ و باک و متأوه و شاک و بین قاعد و قائم و راکع و ساجد بعینى ما یتحملون من أجلى و بسمعى ما یشتکون من حبى أول ما اعطیهم ثلاث: أقذف من نورى فى قلوبهم فیخبرون عنى کما أخبر عنهم؛ و الثانیه: لو کانت السموات و الأرض و ما فیها فى موازینهم لأستقللتها لهم؛ و الثالثه: أقبل بوجهى علیهم فترى من أقبلت بوجهى علیه یعلم أحد ما أرید أن أعطیه؟
روایت شده که خداوند متعال به یکى از صدیقان، وحى فرمود که مرا بندگانى است که از میان بندگانم که آنان مرا دوست مىدارند و مشتاق مناند و من هم مشتاق آنان هستم، آنان به یاد مناند و من نیز به یاد آنان، ایشان به من مىنگرند و من هم به آنها؛ و اگر تو قدم در راه آنان نهادى، من دوستدار تو خواهم بود. اگر از راه آنها عدول نمایى، تو را دشمن خواهم داشت.
آن بنده خدا عرض کرد: پروردگارا، نشان آنها چیست؟ فرمود: همانگونه که چوپان مهربان به دنبال گله خود است، آنان نیز تمام روز به دنبال سایهها هستند تا ببینند کى روز به پایان مىرسد و به غروب آفتاب آنچنان علاقهمندند که پرنده به هنگام غروب به آشیانه خود؛ پس چون شب آنان را فرا گرفت، و تاریکىها درهم آمیخت و بسترها گسترده شد و تختخوابها آماده گشت و هر دوستى با دوست خود خلوت گزید؛ در این هنگام آنان قدمهاى خود را در پیشگاه من راست مىنمایند و سرپا مىایستند و صورتهایشان را به سوى من فرش زمین مىنمایند و با کلام من با خود من مناجات مىکنند و چاپلوسى و تملق مىگویند با انعام من، گاهى ناله مىکنند و گاهى اشک جارى مىسازند و اگاهى آه سوزناک مىکشند و گاهى شکوه و شکایت مىنمایند، آنان در طول شب یا نشستهاند یا ایستاده؛ و یا در رکوعاند و یا سجود؛ من مشاهده مىکنم که آنان به خاطر من چه مىکشند! و مىشنوم که چه شکایتها از عشق من مىنمایند! نخستین چیزى که به آنان عطا مىکنم سه عنایت است: از نور خودم به دلهایشان مىاندازم تا با آن نور از من آگاه گردند همانطور که من از آنان آگاه هستم و دوم آنکه اگر آسمانها و زمین و آنچه که در زمین است در ترازوى اعمال آنان قرار گیرد، من آنها را براى آنان کم و ناچیز مىشمارم؛ و سوم آنکه من رویاروى آنان مىشوم، اگر من با کسى رویارو شدم به نظرت کسى مىداند که من چه مىخواهم به او عنایت کنم؟
و روى عن بعض العابدین یقول: رأیت فى منامى کأنى على شاطىء نهر یجرى بالمسک الأذفر و على حافیته شجر من اللؤلؤ و قصب الذهب و اذا بجوار مزینات لا بسات ثیاب السندس کان وجوههن الأقمار و هن یقلن: سبحان المسبح بکل لسان سبحانه، سبحان الموجود فى کل مکان سبحانه، سبحان الدائم فى کل الأزمان سبحانه، فقلت من أنتن؟ فقلن:
ذرانا اله الناس رب محمد یناجون رب العالمین الههم | لقوم على الأطراف باللیل قوم و تجرى همول(140) القوم و الناس نوم |
فقلت: بخ بخ لهؤلاء القوم من هم؟!
فقلن: هؤلاء المتهجدون باللیل بتلاوه القرآن و الذاکرون الله کثیراً فى السر و الاعلان، المنفقین المستغفرین بالأسحار.(141)
یکى از عابدها مىگوید: به خواب دیدم که گویا در کنار نهرى هستم که مشک خوشبو در آن جارى است و در دو طرف آن نهر، درختى از لؤلؤ و نىهاى طلایى روییده بود. و ناگهان کنیزانى دیدم که خود را با زیور آراستهاند و لباسهایى از جنس سندس و حریر دربرکردهاند و صورتهایشان مانند ماه مىدرخشد و مىگویند: منزه است خدایى که به هر زبان تسبیح گفته شده است، منزه و پاک است او؛ منزه است خدایى که در همه جا هست، پاک است او؛ منزه است خدایى که در هر زمانى جاویدان است، پاک است او.
گفتم شما کى هستید؟ آن کنیزان گفتند:
خداى مردم و پروردگار محمد (صلىالله علیه و آله و سلم) ما را براى مردمى آفریده است که شبها به پا مىخیزند و با پروردگار جهانیان و خداى خودشان به مناجات مىپردازند در حالى که مردم در خواباند، اشک از دیدگان این شبزندهداران جارى است.
گفتم: خوشا به سعادت آنان! این قوم چه کسانىاند؟ گفتند کسانى هستند که در دل شب با تلاوت کردن قرآن به تهجد مىپردازند و خداوند را در عیان و نهان بسیار یاد مىکنند و انفاق کنندگان و استغفارکنندگان در هنگام سحر هستند.
فانظر یا أخى الى ماورد فى أن لله تعالى ملکاً یقال له الداعى فاذا دخل شهر رجب ینادى هذا الملک کل لیله منه الى الصباح: طوبى للذاکرین، طوبى للطائعین، یقول الله تعالى: أنا جلیس من جالسنى، مطیع من أطاعنى و غافر من استغفرنى .(142)
اى برادر، خوب دقت کن در روایتى که مىگوید: براى خداى تعالى فرشتهاى است که او را داعى گویند و چون ماه رجب فرا مىرسد این فرشته هر شب تا صبح ندا مىدهد که: خوشا به حال آنان که به یاد خدا هستند و خوشا به حال کسانى که فرمانبردار اویند، خداى تعالى مىفرماید: من همنشین کسى هستم که با من همنشین باشد، اجابت کننده کسى هستم که اطاعت کننده من باشد و آمرزنده کسى هستم که از من طلب آمرزش و غفران نماید.
125)ارشاد القلوب، 1/183.
126)بحار الانوار، 75/109.
127)سوره سجده (32)، آیه 16.
128)ارشاد القلوب، 1/173.
129)ارشاد القلوب دیلمى، 1/173.
130)الى (ارشاد القلوب).
131)ارشاد القلوب دیلمى، 1/174.
132)یصبح (نسخه بدل).
133)ارشاد القلوب، 1/178.
134)ارشاد القلوب، 1/181.
135)بحار الانوار، 87/157.
136)بحار الانوار، 87/157.
137)بحار الانوار، 87/159.
138)سوره آل عمران (3)، آیه 17.
139)ارشاد القلوب، 1/182.
140)تسرى حمول (ارشاد القلوب، 1/179).
141)ارشاد القلوب، 1/178.
142)اقبال الاعمال ابن طاوس، ص 118، اعلمى، بیروت.
آیت الله علی پهلوانی تهرانی (سعادت پرور)، در سال 1305 هجری شمسی در تهران تولد یافت. وی از نوجوانی در محضر اساتید بزرگی مانند شیخ محمد زاهد، آیت الله حاج شیخ علی اکبر برهان، آیت الله العظمی مرعشی نجفی، آیت الله العظمی بروجردی و حضرت امام خمینی(ره) حاضر شد و تا مرحله اجتهاد پیش رفت.
از آنجا که وی به مباحث اخلاقی- عرفانی و طی مراحل سیر و سلوک علاقه فراوانی داشت، مدت چهل سال در محضر علامه طباطبایی حضور یافت. آیت الله پهلوانی به واسطه انجام دستورات اخلاقی و درک فیوضات روحانی مرحوم علامه، به درجاتی از عرفان و معنویت دست یافت که پس از رحلت علامه طباطبایی، برخی از شاگردان آن استاد فرزانه، با اصرار فراوان، خوشه چین اخلاق و عرفان آیت الله پهلوانی شدند و ایشان در طول حیات خود، شاگردان بسیاری را تربیت کرد.
آثار قلمی به یادگار مانده از آن سالک الی الله عبارتند از:
-مجموعه نفیس و گرانقدر شرح غزلیات حافظ با عنوان «جمال آفتاب» که به عنوان کتاب برگزیده سال تاکنون چندین نوبت به چاپ رسیده است.
- قرآن و فطرت
-جلوه نور: در فضایل معنوی- توحیدی حضرت فاطمه زهرا(س)
-فروغ شهادت: تحقیقی نو در زمینه نهضت حسینی
-سرالاسراء: شرح و تفسیر حدیث شریف معراج
-معارف ادعیه
-راز دل: تقریر بیانات مرحوم علامه طباطبایی در شرح گلشن راز شبستری
سرانجام در سحرگاه پنج شنبه دوازدهم شوال 1425 برابر 5 آذر 1383قلب شان از حرکت ایستاد و روح پر فتوحش در نزد پروردگار جای گرفت. بدن مبارک ایشان را پس از غسل و کفن و خواندن نماز به امامت حضرت آیت الله بهجت(ره) در حرم مطهر حضرت معصومه(س) در مسجد شهید مطهری(ره) در نزدیکی مرقد مرحوم علامه طباطبایی(ره) به خاک سپردند. مقام معظم رهبری در پیام خود ضمن تفقد و دلجویی از خانواده محترم آن مرحوم، چنین مرقوم فرمودند: «آن بزرگوار عمر طیب و طاهر و همراه با تلاش مبارکی را در تعلیم و ترویج معارف الهی و توحیدی گذراندند و نمونه ای از صفا و اخلاص بودند.»
1- ای عزیزان من! خود را بشناسید که شناختن خدا در خودشناسی است. کسی از این اندیشه (خداشناسی) زیان ندیده است.
2- کوشش بی جا برای دنیا مکنید که به غیر روزی خود نتوانید رسید. غم و غصه دنیا را به خود راه ندهید که زیان در این است.
3- از هواپرستی کناره گیرید تا همه چیز به شما داده شود و بدانید آن چه در هواپرستی می جویید در ترک هوا یافت می شود.
4- نفس را نباید زیاد در فشار گذاشت تا از فرمان سرکشی کند؛ بلکه باید همه لذایذ را به طور اعتدال به او داد. در اولین قدم باید لذت شرک جلی و معصیت خدا را قطع کرد و به مرور زمان دست به امور دیگر زد.
5- در مقابل شیطان به واجبات و ترک معاصی بپردازید هنگامی که قدرت معنوی تان افزوده شد به ترک مکروهات و انجام مستحبات بپردازید.
6- شخص غیر روحانی اگر هوا پرست شود یا اطاعت شیطان کند ضرر به خودش می رساند؛ ولی شخص روحانی ضررش به یک معنی به جامعه می رسد و لو این که به معنی دیگر هوا پرستی ضررش به تمام عوالم - بشر و موجودات دیگر می رسد.
7- در عبادت مقید باشید به کیف آن نه کم.
8- در هر عمل عبادی که انجام می دهید توجه داشته باشید چه می گویید و با چه کسی سخن می گویید.
9- عبادات ظاهری هر چند که انسان را از کارهای ناشایسته باز می دارد. ولی اگر خلوص آنها زیاده گردد، تقرب زیادتر گردد و می تواند شما را به عبودیت رساند.
10- اخلاص در اعمال را در پیشانی هر عملی قرار دهید. اگر عمری بی خلوص اعمال خود را انجام دهید، مثل حیوانی هستید که برای روغن کشی شب و روز دور خود بچرخد، اما راهی طی نکرده باشد.
11- باید بدانید این جهان جز خواب و خور و اعمال دیگر شبیه آنها بیش نیست، اما اگر از این خواب و خور نتیجه گیری کنید، به جایی می رسید که ملائکه حیران شما گردند و عالم به فرمان شما آیند.
12- از افراط و تفریط در امور بپرهیزید. به قدری که احتیاج به خواب دارید خواب بروید؛ نه بیداری زیاد بکشید که از تمام امور شایسته اخروی و یا دنیوی بمانید و نه زیاد بخوابید که از مهم باز مانید، بلکه بر طبق نظری که خداوند به وسیله سفرایش معین فرموده عمل کنید.
13- در کسب علم و تحصیل علاوه بر امور گذشته باید به وظیفه اصلی آشنا باشید تا از علومی که شما را فایده نمی بخشد، احتراز جویید.
14- رفقای خود را بشناسید، پس از آن رفاقت کنید. مبادا با غافلین رفاقت کنید که شما را معین نیستند و از کار دنیا و آخرت هم شما را عائق و مانعند.
15- از رفتن به قبرستان مسلمانان در هر شهری که هستید مضایقه ننمایید که بهترین مذکر (تذکر دهنده) است.
16- با اهل دل، دنیادیده ها و پیرمر دها بسیار معاشرت کنید که معین دنیا و آخرتند.
17- همیشه در فکر آن باشید وظیفه خود را انجام دهید، در هر لباسی، با هر کسی و در هر مقام، نه تملق کسی گویید و نه در فکر آن که نسبت به خود از کسی تملق بشنوید. بشر را یک مردن است، در راه وظیفه باشد یا برخلاف وظیفه.
18- دل خود را محکم نگاه دارید و از جوانی در تمام جزئیات و امور خود این چنین باشید تا در پیری بتوانید چنین باشید.
19- از کوچکی این اندیشه را در سر داشته باشید که تمام قدرت ها در کف عنایت حق است، هیچ کس نمی تواند اگر خدا نخواهد به من صدمه ای زند، من باید به وظیفه ام عمل کنم، و لو عالم با من دشمن شوند، اگر چنین شدید آن وقتی که به مقام و ریاست رسیدید یا آن که وظیفه بزرگی برای شما پیش آ مد از عمل باکی ندارید.
20- از مشورت امور در هر امری، از اهلش مضایقه نکنید.
21- در امر ازدواج آن قدری که باید به فکر نجابت طرف باشید، به فکر جهات دیگر نباشید؛ چنانچه توانستید جمع بین نجابت و جهات دیگر بنمایید، چه بهتر و الا نجابت مقدم است.
22- استقامت و پایداری در امور را مرکب هر امری قرار دهید، تا آن مرکب به زیر پای شما است به منزل خواهید رسید و الا با پای لنگ در امور دنیوی و اخروی کجا توان به منزل رسید. هر چه امر و مقصد بزرگ تر و شریف تر باشد، استقامت در آن باید بیشتر باشد.
23- آن وقتی که به امری از امور دنیوی و اخروی و معنوی موفق شدید، بدانید که خداوند شما را موفق کرده، چون استقامت ورزیدید از خدا هم کمک می رسد و اگر استقامت نورزید ید گویا به خداوند عملاً گفته اید: این چیزی که به ما داده ای نمی خواهیم.
24- در هر امری صبر و بردباری را پیشه خود قرار دهید، خداوند با صابرین است.
25- اگر می توانید در شبانه روز چند ساعتی یا لااقل پنج دقیقه را هم به فکر خود باشید، تا بر شما روشن شود چه کاره هستید، برای چه هستید، کجا می روید تا عمر به غفلت نگذرد.
26- محاسبه و مراقبه را در تمام اعمال و گفتار و کردارتان باید داشته باشید، نه سالی یک مرتبه، نه ماهی یک مرتبه؛ بلکه شبانه روزی یک مرتبه، اگر نگوییم ساعتی یک مرتبه محاسبه و هرآنی مراقبه لازم است.
27- همیشه پشتیبان حق و حقیقت باشید، آمر به معروف و ناهی از منکر باشید نه آن که خود هم داخل و با گناهکاران باشید.
28- ای عزیزان من! عقل از بین نمی رود ولی حب جاه، مال، فرزند و سایر علایق در کنار گذاشتن عقل تأثیر بسزایی دارد.
29- در جوانی عوض آن که به فکر معیشت پیری باشید به فکر خود باشید، ملکات و سرمایه های معنوی برای خود تهیه کنید تا در پیری از آن استفاده کنید.
30- ادب در زندگی را زینت هر عملی قرار دهید که به عزت و سعادت دنیا و آخرت زندگی کنید.
31- در مقابل پدر و مادر مراعات ادب و احترام کنید، زیرا ایشان واسطه هستی و هر سعادتی که نصیب شما شود، شده اند.
32- بالاخره روزی ما را از این تعلقات و آنچه که بدان دل بسته ایم جدا می کنند و می برند و به تعبیر شاعر: «عمری است پرده بستیم بر دیده خدابین / عمر دگر بیاید این پرده ها دریدن» ما هر روز پرده ای روی پرده های غفلت قبلی می آوریم و مرتب وابستگی جدیدی به وابستگی های قبلی مان اضافه می کنیم. مال و مقام و چیزهای دیگر، هر کدام زنجیری است که به روح مان می بندیم، آن وقت هنگامی که ملک الموت می آید و می خواهد چیزهایی را که ما 60 یا 70 سال برگردن بسته ایم در یک لحظه قطع کند، برای مان دشوار است. اجمالاً بهتر است نبندیم تا نخواهیم باز کنیم، یا آن طور وابسته نباشیم که دل کندن مشکل باشد.
33- از همسرتان تشکر کنید هر چند غذایی که پخته شور یا بد شده است. وقتی از غذا ابراز رضایت می کنید همسرتان خوشحال می شود و این باعث رشد و پیشرفت معنوی شما می شود. یک بار من در جوانی در خانه با خانواده بد اخلاقی کردم در عالم معنا به من گفتند: بیست سال ناله های تو بی اثر شد.
34- روزی که در محضر مبارک یکی از این بزرگان بودیم در مورد لزوم روضه امام حسین(ع) تمثیل زیبایی داشتند، ایشان فرمودند: «موبدان زرتشتی به آتش اعتقاد دارند و هرگز اجازه نمی دهند آتش عبادتگاه شان خاموش شود، چه خوب است ما نیز نسبت به آتش درون مان نسبت به امام حسین(ع) و ائمه(علیهم السلام) همچون آنان اصرار بورزیم.» پیامبر(ص) می فرمایند: «در شهادت امام حسین(ع) حرارتی در دل های مومنین افروخته شده که هرگز سرد نخواهد شد»، چه خوب است همیشه به امام حسین(ع) توسل داشته باشیم و گرمای عشق و محبت ایشان را همیشه در قلب های مان زنده و برافروخته نگاه داریم.
35- از علامه طباطبایی(ره) سوال کردم: «آیا امکان تشرف به محضر امام زمان(عج) وجود دارد و در صورت امکان چه اعمال و دستوراتی تشرف را حاصل می کند؟»
ایشان فرمودند: در این مورد، رعایت سه مطلب ضروری است:
- برای دیدار امام زمان(عج) باید بسیار باتقوا و پرهیزکار بود.
- باید محبت، عشق و معرفت فرد زیاد باشد. البته هرگز کسی نخواهد توانست به حدی معرفت کسب کند که درخور امام زمان(عج) باشد، اما می توان در حد توان نسبت به این مسئله تلاش کرد.
- مداومت کردن بر یکی از زیارت های مشهور.
خود ایشان در این مورد زیارتی را که با «سلام علی آل یاسین» آغاز می شود توصیه می فرمودند.
36- باید توجه بسیار به خوردن غذای حلال داشته باشیم. غذای حلال، اثرات مثبت بسیار در وجود فرد به جا می گذارد و لقمه غیرحلال، اثرات منفی بسیار با خود همراه دارد حتی از لقمه شبهه ناک باید پرهیز کرد، زیرا چنین لقمه ای نیز مانع و حجابی برای رسیدن به قرب الهی و زیارت مولا می گردد.
37- برای رسیدن به قرب الهی و حضور در محضر حضرت مهدی (عج) باید راه عارفان و عالمان را پیمود. در این بین، باید مراقب باشیم که اسیر تصوف نشویم و بین راه عارفان و صوفیان تفکیک قائل شویم.
- عارفان به مرجعیت شیعه معتقدند اما صوفیان چنین اعتقادی ندارند.
- آنان به طریقت، شریعت و حقیقت تأکید دارند و یک فرد را صاحب طریقت می دانند؛ مثلاً می گویند بعد از امام رضا(ع) آقای فلانی نائب ایشان است، اما ما بعد از امام رضا(ع) امامان دیگر تا امام زمان(عج) را نائب می دانیم و در زمان غیبت امام زمان(عج) نیز نائبان و مراجع تقلید را جانشین ایشان می دانیم.
- ذکرها و وردهای این دو گروه نیز متفاوت است. اهل تصوف ذکرهای خاص خود را دارند، اما عارفان ذکرها و دعاهایی را می خوانند که از جانب امامان معصوم(ع) صادر شده و مناجات هایی شناخته شده است.
- در محل عبادت دو گروه نیز تمایز هست. صوفیان در خانقاه عبادت می کنند و عارفان در مسجد؛ چنان که حضرت محمد(ص) و امامان(علیهم السلام) نیز چنین بوده اند و جایگاه عبادت و حتی درس های شان نیز مسجد بوده است.
- داشتن اعتقاد، محبت و توجه به امام زمان(عج) وجه تمایز دیگر این دو گروه است. اهل عرفان همه توجه و اعتقادشان به سمت اوست و گویی جز او چیزی در قلب شان راه ندارد، اما اهل تصوف، صحبت و یادی از امام زمان(عج) نمی کنند و به ایشان اظهار ارادت خاصی ندارند، این مسئله با مدتی همنشینی با آنان آشکار می شود و همه اش از قطب خود یاد کرده و اظهار سرسپردگی به او را دارند.
38- با علمای عامل، مجالست خود را ترک نکنید که اگر گفتار آنها شما را رهبر نشود، عمل شان شما را رهبری کند.
39- دنیا جای پایداری نیست، گذرگاهی است به قدر رفع احتیاج، دل به این گذرگاه نبندید.
40- عدم ارتکاب به گناه داشته باشیم. اگر فردی خود را ملزم به انجام دستوراتی کند، ذکرهایی بگوید و چله ای هم بگیرد، اما خود را از گناه دور نکند و پرهیزکار نباشد، به خواسته خود نخواهد رسید. همنشین و دوست ما باید هم فکر و هم عقیده ما و نیک اندیش و درستکار باشد.
1. بر شما باد به اینکه نمازهای فریضه خود را با نوافل آن که مجموعاً پنجاه و یک رکعت است، در بهترین اوقاتشان انجام دهید.
و اگر نتوانستید چهل و چهار رکعت آن را بجا بیاورید. چنانچه باز هم شواغل دنیا شما را بازداشت، حتماً نافله ظهر را که به او «صلاة اوابین» میگویند، انجام داده و نماز ظهر را هم در وقت فضیلت انجام دهید که در قران بدان تأکید شده و مراد از صلوة الوسطی همان نماز ظهر است.
2. و اما در مورد نافله شب به خصوص باید بدانید که: انجام دادن آن در نظر مؤمنین و سالکان حضرت معبود از واجبات است و هیچ چارهای جز اتیان آن نیست! و تعجب است از کسانی که قصد رسیدن به مرتبهای از مراتب کمال را داشته، ولی به قیام شب و انجام نوافل آن بیتوجه هستند! و ما هیچگاه ندیده و نشنیدهایم که احدی به یک مرحله و مرتبهای از کمال راه یافته باشد مگر به واسطه برپاداری نماز شب!»
3. بر شما باد به قرائت قرآن کریم در نافلههای شب که انسان را حرکت داده، سیر او را سریع مینماید و برای او بسیار مفید است. تغّنی به قرآن، انسان را به خدا نزدیک میکند! به خلاف غنای محرم که آدمی را به لهو میکشاند. پس تا میتوانید در شبها قرائت قرآن کنید، چرا که قرائت قرآن شراب مؤمنین است.
4. بر شما باد اینکه: به انجام دادن اوراد و اذکاری که هر یک از شما به عنوان دستور در دست دارید، ملتزم و متعهد باشید و بر شما باید به مداومت سجده یونسیه و گفتن ذکر یونسیه: «لا اله الا أنت سبحانک انی کنت من الضالمین» در سجده از پانصد تا هزار مرتبه.
5. بر شما باد به زیارت مشهد اعظم که مراد همان حرم مطهر امیرالمؤمنین و قبر نورانی آن بزرگوار است و نیز سایر مشاهد مشرفه اهل بیت علیهمالسلام و مساجد معظمه مانند: مسجدالحرام، مسجدالنبی، مسجد کوفه، مسجد سهله و به طور کلی هر مسجدی از مساجد؛ زیرا مؤمن در مسجد، همانند ماهی در آب دریا!
6. و هیچگاه پس از نمازهای واجب خود، تسبیحات حضرت صدیقه صلواتالله علیها را ترک ننمایید؛ زیرا این تسبیحات، یکی از انواع «ذکر کبیر» شمرده شده است. لااقل بعد از هر نماز یک دوره این تسبیحات را بخوانید!
7. یکی از وظایف مهم و لازم برای سالک الی الله، دعا برای فرج حضرت حجت(عج) در قنوت «وتر» است؛ بلکه باید در هر روز و در همه اوقات و همه دعاها، برای فرج آن بزرگوار دعا کرد.
8. و یکی دیگر از وظایف لازم و مهم، قرائت زیارت جامعه، معروف به «جامعه کبیره» در روز جمعه است.
9. تا میتوانید بسیار به دیدار و زیارت برادران نیکوکار خود بشتابید؛ چرا که به راستی آنها برادرانی هستند واقعی که در تمام مسیر، همراه انسانند و با رفاقت خویش، آدمی را از کریوههای نفس و تنگناها و عقبات آن عبور میدهند!
10. به زیارت اهل قبور ملتزم باشید، ولی نه به صورت مداوم و همه روزه، مثلاً در هفته، یک روز انجام بگیرد.
ما را با دنیا چه کار؟! به راستی دنیا ما را فریب داده، به پستی و ذلت کشانید! ما را از مقام عزت و رفعت پایین آورد! و دنیا پستتر از آن است که برای ما هدف قرار گیرد! پس آن را برای اهل دنیا واگذارید!